حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) آخرین پیامبر نیست
 
شیعه نیوز: بهائیان ادعا کرده اند که حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) پیامبر خاتم نیست. مسلمانان منکر این حرف هستند چون در قرآن و روایات خاتمیت پیامبر اسلام مطرح شده اما بهائیان که اسلام را بعنوان دین الهی قبول کرده اند برای اثبات فرقه خود مجبورند در خاتمیت پیامبر اسلام خدشه وارد کنند.آنها دلائلی از قرآن و روایات ما برای اثبات حرف خود آورده اند که آنرا مورد بررسی قرار خواهیم داد.

دلیل اول:(ما کان محمد ابا احد من رجالکم و لکن رسول الله و خاتم النبیین و کان الله بکل شیء علیما)محمد،پدر هیچ یک از شماها نیست بلکه او رسول پروردگار متعال و ختم کننده پیغمبران است و خداوند به هر چیزی داناست.(احزاب/40)
شبهه:پیامبر اسلام خاتم نبیین است نه خاتم رسل و بهاءالله خاتم رسل است.
دلیل دوم:خاتم بمعنای انگشتر و زینت است نه خاتمیت.
دلیل سوم:حدیث نبوی (قولوا خاتم النبیین ولاتقولوا لانبی بعدی).این دلیل بر مدعای بهائیان است.
دلیل چهارم:پیامبر خاتم پیامبران است تا وقتی که نفر بعدی نیامده است؛یعنی خاتمیت نسبی.
دلیل پنجم:(وکذالک جعلناکم امت وسطا)یعنی دین اسلام وسط ادیان است.
شاید کسی باشد که نتواند به بعضی از این شبهات پاسخ دهد و باخود بگوید نکند ادعای بهائیان راست باشد؛اما با اندکی تامل می توان به آنها جواب داد وما یک به یک شبهات آنها را جواب خواهیم داد:

جواب بدلیل اول:اولا هر پیامبری که آیین جدیدی از طرف خداوند به مردم عرضه کند رسول است و پیامبر اسلام هم دین وآیین جدیدی به مردم عرضه کرده پس رسول است.ثانیا نسبت نبی به رسول عموم و خصوص مطلق است و کسی که رسول است نبی هم هست،پس اگر بهاءالله رسول است نبی هم هست و این با آیه قرآن که پیامبر اسلام را آخرین نبی خوانده در تعارض است.
جواب دلیل دوم:وقتی لفظ دربیش از یک معنا استفاده شود باید به قرینه رجوع کرد.قرینه در اینجا زینت بودن پیامبر را نشان نمیدهد بلکه آخر بودن پیامبر را نسبت به پیامبران دیگرنشان میدهد.
جواب دلیل سوم:اولا این حدیث از عایشه است نه پیامبر وثانیا منظور از نگفتن لانبی بعدی این نیست که پیامبری بعد از پیامبراسلام هست بلکه گفتن خاتم النبیین زیباتر و جامع تر است.
جواب دلیل چهارم:این شبهه واقعا دور از انصاف است؛واژه نسبی از کجا آمده است.خاتمیت نسبی در این مورد صدق نمی کند چون هیچ پیامبری ادعای خاتمیت نکرده است.
جواب بدلیل پنجم:این آیه اعتدال و میانه روی اسلام را نشان میدهد اصلا ربطی به وسط بودن دین اسلام ازلحاظ زمانی نسبت به دیگر ادیان ندارد.

همانطور که ملاحظه فرمودید متوجه شدید که اشکالات بهائیان از اساس پوچ و بی پایه بود وآن بهائیانی که پیامبر اسلام را بعنوان پیامبر الهی قبول دارند بد نیست که سری به دیگر روایات ما بزنند که بوسیله ی آن به خاتمیت پیامبر اسلام یقین پیدا کنند.

در حدیث معروف منزلت پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله)به حضرت علی(علیه السلام)اینگونه فرمود:(اما ترضی ان تکون منی بمنزلت هارون من موسی الا انه لا نبی بعدی)آیا راضی نیستی که برای من همانند هارون برای موسی باشی با این تفاوت که پس از من پیامبری نیست.

در روایتی دیگر از پیامبر اکرم نقل شده است که فرمود:(ایها الناس،انه لا نبی بعدی و لا امت بعدکم)ای مردم همانا که نه پیامبری پس از من است و نه امتی پس از شما.همچنین در چندین خطبه نهج البلاغه ودر روایات،ادعیه و زیارات نقل شده از ائمه بر این مطلب تأکید شده است.

جالب است بدانیم سران بهائی نیز به این مسئله اعتراف کرده اند.میرزا حسینعلی نوری بهاءالله در یکی از آثار خود می گوید:(الصلوه و السلام علی سید العالم و مربی الامم الذی به انتهت الرساله و النبوه )درود و سلام بر سید عالم و تربیت کننده امتها همان که پایان پذیرفت به وسیله او هم رسالت و هم نبوت.اشراقات،ص293.

وباز میگوید:
(الصلوه و السلام علی الذی به انتهت النبوه و الرساله و انقطعت نفحات الوحی)درود و سلام بر کسی که نبوت و رسالت به او منتهی و وحی به او پایان می یابد.مجموعه الواح بهاءالله موسسه ملی مطبوعات امری ایران،132بدیع،ص36